automn

راهبرد نجات اقتصاد ايران

automnRight
social
about درباره وبلاگ
# موضوعات
#

راهبرد نجات اقتصاد ايران

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 26 ) تقاضا ازجامعه مدرسین حوزه علمیه قم

پنج شنبه سی یکم 3 1397

آنچه تاکنون گفته شد برای نجات اقتصاد ایران در واقع تجمیع راه حلهای مطرح شده است 

آنطرف سکه اینست که کم و بیش  تمام پیشنهاد های اقتصادی برای نجات شبیه به هم هستند 

با یک تفاوت های شکلی و یا سازمانی بگونه ای که بعضی دانشمند معتقد به تاسیس ابر وزارتخانه اقتصاد هستند 

بعضی معتقد هستند باید یک گروه فرا جناحی برای اقتصاد تشکیل داد

صرف نظر از اسمها یک اشتراک نظر (نسبی ) در تغییر و شیوه کار بین دانشمندان اقتصادی کشور وجود دارد

در واقع هیچ چاره ای جز آنچه برای نجات اقتصاد ایران در این 26 قسنت راهبرد نجات اقتصاد ایران 

اعلام و نوشته شده است وجود ندارد ( توجه کنید برای نجات اقتصاد ایران توسط راه حل های بومی هیج راه دیگری وجود ندارد )

شاید خارجی ها راه حلهای که متضمن وابستگی ما باشد در آستین دارند 

نظیر دادن وام به کشور یونان و.......

در این قسمت لازم است کمی راجع به حوزه علمیه قم یا جامعه مدرسین قم صحبت کنیم

اکنون قم مرکز بزرگترین تجمع علمای شیعه تاریخ اسلام شده است

این جامعه علمی اخلاقی و فقهی در تاریخ شیعه بی نطیر بوده و هست

اما این جامعه علمی آنطور که باید قدر خود را بشناسد و آنطور که باید نقش آفرینی کند نکرده است

در واقع نقش اصلی آن مغفول مانده است

آری کوتاهی شده است ؟ 

بعضی سعی کردند از این ظرفیت عظیم برای درگیری های حناحی و داخلی استفاده کنند 

برخی سعی کردند برای خلاف کاری های خود از آن تاییدیه بگیرند

برخی سعی کردند از آبروی این جامعه بزرگ (علمای شیعی ) برای انتخابات گروهی و جناحی 

سوء استفاده کنند 

بگذریم عدم همبستگی کامل این جامعه و نداشتن هدف و راهبرد رسیدن به اهداف ( اسلامی اللهی) هم به این مسائل دامن زد

اما این حوزه بدلیل داشتن اساتید متعدد ( باید حوزه اساتید گسترش کمی و کیفی یابد)

اسلامی اکنون باید راهبرد برای جامعه اسلامی و حتی برای کل جهان اسلام تعیین کند 

اکنون لازم است با داشتن اطلاعات دقیق از هر دانشمند ایرانی و غیر ایرانی (مشخصات کامپیوتری)

کاری سترگ و سازمانی عظیم را درست کند

برای این منظور باید از دانشمندان جهان شیعه در سرتاسر جهان دعوت کند استخدام کند یک هسته مرکزی تعیین راهبرد و استراتژی رسیدن به اهداف عالیه شیعه تشکیل و تعیین مسیر کند(اتاق فکر)

( حالا کمی هم از وجوه شرعیه در این مسئله هزینه شود یا حقوق های چند میلیونی و حتی چند هزار دولاری پرداخت شود در مقابل هدف ها این هزینه ها ناچیز خواهد بود )

2- با تعیین چند اقتصاد دان اسلامی راهبرد و قوانین کلی اقتصاد شیعه را تعیین و تبیین کرده 

خواستار اجرایی شدن این راهبرد ها گردد

3- با تعیین کار گروه اساتید جامعه مدرسین برای نوشتن لایحه و قوانین اسلامی در زمینه بیمه بانکداری اسلامی و باید ها و نبایدهای بانک ها و بیمه ها را مشخص کند ( استخراج کند )

4- با گرفتن مواضع اسلامی فرا جناحی در کشور یک پشتوانه عظیم فکری اسلامی و سیاسی

ایجاد کند

5- برای حل مشکلات عظیم جامعه اسلامی ( ایران و جهان اسلام کمر همت و تلاش و استفاده از نیرو امکانات و آبروی اساتید )پا بیش بگذارد ( گوشه خلوت درس و تدریس کمی هم به سیره عملی نبوی و ائمه اطهار مخلوط کند آقایان درس خوانده اند که یک روز از این درسهای اسلامی و دریای معارف عملی خدا پسند دانه  و نبوی پسند انجام دهند )

6- راه بیرون رفت از مشکلات ارائه دهد.

7-این سازمان عظیم باید جای خالی دانشکده و اندیشکده راهبردی و استراتژیک اسلامی برای کل جهان اسلام پر کند ( جای خالی که دانشگاه الازهر و دانشکده های ملک فیصل نتوانست پرکند)

8- امروز تعیین راهبرد و تعیین جهت دانش آموزی طلاب و نحوه تحصیلات و دانش های مورد نیاز که باید بر روی ان کار شود مشخص نیست ( جهت دهی نشده )

لذا بعضا" دیده می شود سرمایه عظیم و زمان طلاب جوان به هدر می رود 

یک دفعه جوی در حوزه غالب می شود مانند مد لباس برویم طب اسلامی بخوانیم

بعد عده زیادی از استعداد های عالی به این سمت گرایش پیدا می کنند 

در حالیکه برای مهمترین پستهای سیاست گذاری اسلامی اقتصادی قضایی سیاسی هنوز نیروی کافی پرورش داده نشده و تازه کیفیت نیروهای پرورش داده شده  محل بحث است

9- جامعه مدرسین بزرگترین مسئولیت در این زمینه دارد سیاست گذاری تحصیل و پرورش نیرو های 

کادر ( اعضاء آموزش دیده سیاست اقتصاد قضاوت مدیریت فرماندهی سازمانهای فرهنگی و نظامی)

کاری که به امان خدا سپرده شده هر کس صبح از خواب زودتر بلند می شود یک مدرسه یا رشته یا 

فلسفه جدید در قم ( مرکز پرورش جهان شیعه) به نمایش میگذارد بعضا شبیه تئاتر خنده دار که در واقع گریه دارد می ماند

امروز بسیار خسران داریم از بابت این همه نیروی جوان و مستعد که بعضا" دانشگاه و مدرسه های عالی دنیا رها کرده و به حوزه آمده اند تا چیزی یاد بگیرند و شما برنامه ای برای پرورش آنها ندارید

یا اگر دارید بسیار کوچک و ناپخته است

شما برای این نیروی عظیم که مانند هزار سال گذشته به امان خدا رها شده اند چه کردید

برای رفع مشکلات جامعه چه کرده اید اکنون وقت شروع است

بیاید یک بار هم شده همت کنید ببینید چقدر در جامعه و بین مردم و رهبری عزیز هستید 

و در خواست های شما کار ساز است؟  

امروز نیز وقت عمل است من شک ندارم  اگر کل حوزه علمیه قم یک روز برپا خیزد 

و همگی به تهران و محضر رهبری شرفیاب شود 

و در خواست حل آجل مشکلات اقتصادی کشور تقاضا کند دست خالی به قم باز گردد.؟؟؟؟؟؟؟؟

این کار عظیم می تواند تفاوت فقه شیعی با سایر ین مشخص کند.

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (25 ) آقای نیلی و آخرین میخ تابوت اقتصاد

پنج شنبه سی یکم 3 1397

آخرین یادداشت چاپ شده از طرف آقای مسعود نیلی مشاور رئیس جمهور ( آقای روحانی )در روی خبرگذاری ها دیدم هم سخت خوشحال شدم هم سخت ناراحت؟

سخت خوشحال شدم از اینکه مسئولین اقتصادی کشور کمی بخود آمده اند و بعد از چهار سال اقرار می کنند که در وضع بسیار بدی هستیم (آش آنقدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده است)

باید اعتراف کنم از اینکه اقرار کرده اید تنزل در آمد روستایی و شهری و بیکاری گسترده و همینطور مشکلات صندوقهای بازنشستگی نظام بانکی بحران آب و محیط زیست و قلت در آمد نفت ابر چالش های اقتصاد هستند که به سادگی قابل رفع نیستند 

بخصوص اینکه فضای فعلی بین المللی با آمدن ترامپ موقعیت مناسبی برای حل این مشکلات در اختیار ما قرار نمی دهد ( نشان از عاقل شدن برگزیدگان ما دارد) 

بله آقای نیلی هرچه را در بالا مطرح کرده اید با ضریب دو برابر قبول دارم و از شجاعت شما در مطرح کردن ان تقدیر می کنم

اما در قسمت دوم سخنان شما که خواستار کینه زدایی از سیاست شده اید

باید اعتراف کرد درخواست خوبی است اما چرا اینقدر دیر در واقع وقتی دارید این درخواست مطرح می کنید که مرگ از در وارد شده و مریضی که بر سر آن دعوا می کردید 90% درصد بدن او مرده است

آنوقت که برای انتخابات برهم انواع و اقسام اتهام دشنام و.... روا می کردید ( یا می کردند) از این قبیل سخنان خبری نبود

اینجا دقیقا مثل یک روستا می ماند در نزدیکی شهر پدری من یک روستا وجود دارد

سی سال پیش در آنجا انتخابات شورای ده برگذار شد دو طرف دعوا که فاقد درک فهم و تحصیلات

و بالاتر از همه فاقد سعه صدر ( شرح صدر اسلامی و قرآنی) بودند برای مطرح شدن و برنده شدن انتخابات شروع کردند به جار و جنجال و توهین اتهام به رقیب تا بازی را برنده شوند

اهالی روستا هم که زیاد توی باغ نبودند عده ای طرف گروه اول و عده ای طرف گروه دوم گرفتند

جنگ دعوا بسیار بالا گرفت این کوتوله های روستایی هر آنچه نباید بکنند کردند

هرچه نباید بگویند گفتند بالاخره یک گروه که عشیره و فامیل بیشتری داشت بازی را برد 

30 سال از آن انتخابات گذشته حتی دو رقیب اصلی کاندید شورا فوت کرده اند اما هنوز دعوا کینه و

لجاجت درگیری اتهام  دو گروه ادامه دارد ( بازی انتخابات ایران نیز کپی بزرگ شده همان روستا است) 

بسیار متاسفم که هنوز عاقلان قوم ( قم می توانست نقش حیاتی در این دعوا داشته باشد اما علما بیشتر نقش حاشیه و عافیت طلبی اختیار کردند در قضیه بانکهای  خصو صی و رباء نیز سکوت قم مجرمان  را مهاجمتر و عاصی تر کرد )نتوانسته اند صلح و دوستی بین دو گروه بر قرار کنند

درخواست دوم شما هم مورد تایید است (سیاست زدایی از اقتصاد )

اما دعوا دو گروه در روستا برای بدست آوردن نبض اقتصاد روستا بود 

و این دعوا غیر از دخالت رهبری در ایران چاره ای ندارد مگر ایشان یک یا چند آدم بیطرف بر این کار بگمارد وگرنه مدعیان عقب نخواهند نشست

 و این نیمه جنازه ( اقتصاد ) هر کدام به سمت خود می کشند در واقع معتقد هستند این مرده را به ما بدهید خوبش می کنیم

و قسمت آخر در خواست هم مورد تایید است ( سخنرانی زدایی از سیاست گذاری )

اما با این آرایش که دهاتی های آن روستا ( جناحهای سیاسی کشور ) دارند این نیز امکان پذیر نیست کاش راه حل این کار را هم پیشنهاد میدادید

من پیشنهاد خودم در این باره هم دخالت رهبری است یک یا گروه بیطرف مسئولیت به عهده بگیرد

با پیشنهاد های فاقد راه حل 

باید منتظر کوبیدن آخرین میخ بر تابوت ( اقتصاد ) بود

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (24) سوپاپ تخلیه تغییر و توبیخ

چهارشنبه سیم 3 1397

در کشورهای اسکاندنیا قانونی وجود دارد که اگر تعدادی از مردم ذیل یک نامه را امضاء کنند تا به آمار خاصی برسد آنچه در خواست شده در آن نامه قانونا" الزامی باید انجام شود

فرض کنیم در یک شهر صد هزار نفری ده هزار امضاء برای برکناری و توبیخ هر مقامی در آن شهر سندیت دارد

حتی شهردار یا فرماندار اگر چه بیشتر امضاء جمع آوری می شود برای تغییرات قانون آن هم معتبر است اگر صد هزار امضاء جمع شود یک قانون به مجلس آن کشور عودت داده می شود برای تغییر یا کنسل شدن 

حتی ذر بعضی  کشور ها یک میلیون امضاء قانون اساسی آن کشور تغییر می دهد

این قانون چند مزیت دارد 

1-اول اینکه مسئولین درج یک کشور که معمولا در حالت هپروت سیر می کنند 

(بعلت بادمجان دور قاب چین ان که مرتب دستمال تعریف و تمجید بدست دارند طرف از حالت عادی خارج میکنند طرف فکر می کند همه از او تعریف می کنند نقل است در یکی از تظاهرات بر علیه شاه مخلوع یکی از فرزندان بزرگ او از خیابانی گذر می کرده به همراهان می گوید اینان دارند از پدر من تعریف میکنند همراه مربوطه می گوید نخیر دارند  بر علیه شاه تظاهرت می کنند ایشان قبول نمی کرده )

کمی از وضع مردم مطلع گردند

2-تمام مقامهای درجه دو و  سه می فهمند آنکه باید پسندشان کند مردم هستند

3- سوپاپ اطمینان و آژیر خطر هستند نشان می دهد کجا مردم حساس هستند

4- نشان کامل نوعی همفکری اجتماعی و باز کردن گره ها با دست است

نیازی به باز کردن با دندان گره ها نیست 

5- این نامه ها تضمین می کند حقوق اقلیتها و کارگران بخش خصوصی و

 استانداران از کارهای حساسیت بر انگیز جدا می کند اینقدر این نوع اعتراض و در خواست منفعت دارد 

که شاید توزیع پنج برابر یارانه بیشتر اینقدر منفعت نداشته باشد 

6-پیشنهاد میکنم مجلس با قید سه فوریت این قانون تصویب کند تا از سوء استفاده ضد انقلاب 

از نارضایتی ها جلو گیری گردد 

7- این پیشنهاد از طرف مجلس باعث می شود توپ تغییر به میدان مجلس بیفتد و همینطور 

این درخواست های مردم بصورت لایحه و قانون توسط مجلس تهیه و تصویب گردد

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 23 ) ناهنجاری و مشکلات محلی را امنیتی نکنید

چهارشنبه سیم 3 1397

یک راهی که دیکتاتورها انتخاب می کنند تا سر و صدا بلند نشود تهدید و تطمیع   و امنیتی کردن هر مشکل کوچک و محلی است 

رضا خان در این موضوع ید بیضایی داشت هر اعتراض با نیروی نطامی سرکوب میکرد 

اگر مردم معترض شوند اشغال این محله خوب جمع آوری نمی شود بلافاصله  چند تا آجان اسب سوار به آن محله ارسال می شد 

بعضا سفارش هم می شد یک زهر چشم از مردم محله بگیرید کسی نطق نکشد

خوب آمدن چند آجان همان زدن ضرب و شتم کردن چند نوکر یا کاسب محلی و حتی شکستن دست و پا و دستگیر کردن چند نفر همان بعد هم موضوع را امنیتی می کردند

بر علیه رضاخان شورش کرده اید بر علیه حکومت حرف زده اید؟

آقا چرا بیخود شورش را در می آورید ؟

این منطقه یک مدیر نظافت محلی شهرداری و چند رفتگر برای رتق و فتق امور نیاز دارد ( یعنی دارد اما کارشان را خوب انجام نداده اند)

این مدیر محلی باید باز خواست شود (اگر نمی توانی خوب کارکنی فورا مدیریت تحویل بده کسی دیگر بیاید کار خوب انجام دهد

حالا جمهوری اسلامی هم دست به شایسته سالاری نزده است

در خیلی جاها ( مدیران ناشایست ) دست به همین حرکت رضاخانی می کنند

این شیوه و روش حکومت داری نیست 

سری به شیوه مدیریت امام علی (ع) بزنید شبانه بازرس مخفی گزارش کوتاهی ابلاغ میکرد همان شبانه حکم برکناری مدیر منطقه صادر شده بود

این میراث شوم رضا خان دست از سر ایران بر نمی دارد.

این دست پخت نالایقان محلی است چرا باید اعتراض چند راننده کامیون به بارنامه امنیتی شود

چرا باید نماینده رانندگان به جرم اقدام علیه امنیت کشور زندانی شود

از لحاظ حقوقی هم اشکال قانونی دارد

اگر یکی مرتکب جرم اقدام علیه امنیت کشور کرده همان مدیری است که کارش را خوب انجام نداده است

اگر شما بجای اینکه برای مردم داغ و درفش بکشید هر معترض دستگیر و زندانی کنید

از روز اول هر مدیر کوچک که کارش  درست انجام نداده است به وزارت اطلاعات و امنیه خواسته

بودید 

تمام مدیران از ترس بازخواست کارشان را بخوبی انجام می دادند اصلا اینقدر مشکلات نداشتیم

چون هر کس برای مدیریت پیشنهاد می کردند بلافاصله از سرانجام کار می ترسید

البته در تنبیه کم کاران و بی عرضه ها هم باید عدالت رعایت کرد

حالا انباشته زیادی از ندانم کاری و مشکلات که نتیجه 30 سال گزینش نالایقان است جمع شده 

باید با یک اخطار سراسری به مدیران همان مجموعه رتق و فتق شود یا بلافاصله بر کنار شود

و گرنه باید منتظر بود مردم روستای قشلاق برای درست جمع نشدن زباله اشان جلوی مجلس شورای اسلامی تظاهرت کنند

یا بروند جلوی درب خانه رهبری تظاهرت کنند 

چرا چون جمهوری اسلامی نشان داده فقط در این دو جا است که حساسیت به خرج می دهد و اقدام می کند

نباید گذاشت کار به آنجا برسد

باید سلسله مراتب رعایت شود

اگر مردم به ده داری رجوع کردند ده داری عکس المعل مناسب نشان نداد 

بروند بخشداری و اگر بخشدار به موضوع رسیدگی نکرد ( فاجعه است آقا شما آنجا چه کاره هستید)

همینطور فرماندار باید عکس المعل نشان دهد وگرنه همگی برکنار و نسبت به کم کاریشان مورد توبیخ و حتی تنبیه و شاید هم زندان محکوم شوند 

آنوقت من قول می دهم ظرف یکسال ببینید چه موج عظیمی از اصلاح و ترمیم خرابی ها  بوجود می آید 

شیوه حکومت داری رضاخانی آل سعود با اسلام فاصله از زمین تا آسمان دارد.

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 22 ) موانع انسانی یا طبیعی یا خیانت

سه شنبه بیست و نهم 3 1397

امروز لزوم نجات اقتصاد ایران بر هر ایرانی و مسلمانان جبهه مقاومت یک درخواست و تکلیف است

اما چرا خبری نیست؟

ما با دو گروه موانع روبرو هستیم 

1- موانع طبیعی مانند کم آبی خشک سالی نبود سرمایه یا نبود نیروی انسانی ماهر ( این مشکلات همیشه بوده اند آما این موانع در مقابل خواست انسانی شکسته می شوند قابل تامین یا قابل جبران هستند پس نقش آنها اساسی نیست فقط تاثیر گذار هستند)

2- نیروی انسانی مخالف توسعه که آنها هم دو گروه هستند یا نا آگاه هستند و اطلاعات کمی دارند معمولا این گروه نقشی زیادی در تصمیم گیری ندارند گروه دوم انسان های هستند آگاه و نوعا  تحصیل کرده خارج رفته آکادمی دیده

از مسئولین کشور اینان نقش اساسی دارند اینان هم دو گروه هستند یا بعلت تحصیلات غربی و نحوه تفکر اعتقادی به تلاش سخت و پیروزی ندارند 

 یا نه دارند اما عمدا"با آن مخالفت می کنند یعنی به خاطر مسئله ای خاص نمی خواهند کشور رشد کند ان مسئله خاص کجاست آن خیانت است

و این خیانت خیلی نقش اساسی در عدم موفقیت اقتصادی ایران دارد و داشته

نگاه کنید به جنگ دوم خلیج فارس فرمانده هان عراقی در مقابله با لشکر کشی آمریکا خود را فروخته بودند به آنها و خانواده های آنها پیشنهاد 500 هزار دولار وجه نقد و گرین کارت آمریکا داده بودند

 یکی از آن افسران پس از ده سال در کتاب خاطرات خود نوشته به من گفتند در مقابل این همه پول و ویزای آمریکا شما فقط دستور حمله نده و پس از درگیری بلافاصله محل خدمت خود را ترک کن

 اظهارات بر ملا کننده عدم تحرک خط نخست نظامیان عراقی در نبرد بود

آنها مرتب به سربازان می گفتند هنوز دستور حمله نرسیده است   

بیش از یکصد بیست فرمانده صدام پس از شروع جنگ در امریکا مستقر شدند

امریکا ید بیضایی در خرید افسران جبهه نبرد دارد چه اقتصادی چه نظامی دارد متاسفانه در ایران هیچگاه از تعداد مسئولین ایرانی که به آمریکا رفتند آمار اعلام نشد

اما کسانی که براثر دریافت رشوه و پولهای زیر میزی ثروتمند شده و کشور ترک کرده اند کم نیستند

بخصوص تعداد زیادی از مهاجران ایرانی اصل کانادا؟

اکنون چه تعدادی در حال خیانت هستند

چه کسانی خیانت کرده اند 

بگذارید کمی پرده را بالاتر بزنم اکنون سلاح شلیک به راه افتادن اقتصاد دست بانک مرکزی و وزارت اقتصاد است چرا شلیک نمی کنند 

اکنون قریب یک ماه است سکوت مطلق در حوزه کسب کار حکم فرما شده دریغ از یک فرمان صوری یک حمله صوری 

چند وقت دیگر خواهیم دید امثال آقای خاوری در کانادا و آمریکا مشغول بازدید از آبشار نیگارا هستند 

آنوقت چه کسی پاسخ گو است 

اکنون مراقب باشیم هستیم خیر ؟

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (21) 30 سال توهم رشد و توسعه

سه شنبه بیست و نهم 3 1397

درست وقتی انقلاب ایران پیروز شد آمریکای ها رسما اعلام کردند 

" آمریکا وجود دو ژاپن در آسیا تحمل نخواهد کرد "

این واقعیت و انتظاری (به حقی ) بود که دنیا پس از انقلاب از ایران انتظار داشت

مردمی سخت کوش که صبح زود بیدار میشوند و تا شب تلاش می کنند غیر از این هم نباید باشد

اما در عمل بلا فاصله نا آرامی ها در غرب (کردستان) جنوب ( خوزستان ) بعد هم شمال ( آمل)

و داستان جنگ تحمیلی هشت ساله و شورش  مجاهدین خلق و..........

انقلاب را سخت تا سال 1367 پایان جنگ در گیر کرد پس از آن تا امروز سی سال و هشت دولت سر کار آمد همگی ادعای زیادی داشتند

اما امروز که به گذشته نگاه می کنیم هیچ کاری برای رشد و توسعه کشور انجام نشده که هیچ شرایط هم بسیار سخت تر شده است برای شروع

تمام وزرا سر کار آمد تحصیلات غربی داشتند اصلا نگرش ما باید در اینجا بسازیم وجود نداشت 

این زمزمه ها فقط مخصوص دولت شهید رجایی بود بس 

بعد از آن همه وزرا اقتصادی کشور (مادر خرج شده بودند برای تدارکات چی "رئیس جمهور") فکر تهیه مخارج دولت بودند لذا یک تحصیل کرده غربی فقط همانطور که درس خوانده بود می توانست عمل کند که کرد

همگی در مجموع فقط نفت فروختند و یا بازار نفت خوب نبود پشت درب اداره دارایی برای افزایش مالیات خوابیدند تا هزینه روبه افزایش کشور تامین کنند

آنروز 36 میلیون نان خور داشتیم امروز 80 میلیون + 3میلیون مهاجر عمدا" افغانی

آنروز با 6/5 میلیارد دولار عایدی نفت هم میشد کشور اداره کرد

امروز با افزایش جمعیت و افزایش بدنه دولت به سه برابر با حقوق های نجومی و هزینه ها بالا رفته 

کمتر از 150 میلیارد عایدی نفت (گدایی ) خواهد بود 

اما نه دولت برای توسعه برنامه داشت و نه مجلس بیشتر از در گیری های سیاسی کاری کرد

نتیجه ملت هم سرگردان تمام سرمایه ها هم یا هرز رفتند یا از کشور خارج شدند 

کسی به ملت نگفت آقا باید دست روی زانوی خودت بگذاری بلند شوی

ما یاد نگرفتیم تا خود مان تولید نکنیم رشدی در کار نیست با دلال بازی زمین گران کردیم خوردیم با دلال بازی حنس از خارج کردیم دست به دست کردیم روی اش سود ها نجومی کشیدیم خوردیم

بعد از برجام هم مکرر در گوش ملت خواندند سرمایه گذاری خارجی 

هیچ خارجی برای کارگری که در روز هفت دقیقه کار می کند

و دولتی که 25% درصد مالیات تولید می خواهد بگیرد و ده درصد مالیات ارزش افزوده شهرداری که طی چند سال 170 برابر عوارض تابلو کسب و غیره اضافه کند و از همه بدتر کارمندان فاسد پول نخواهد آورد

مگر در زیر قضیه یک ساخت باخت باشد

پس سرمایه خارجی هم در کار نخواهد بود

قیمت نفت هم افزایش پیدا نخواهد کرد آمریکا روزی ده میلیون بشکه استخراج داخلی اش را (از لایه های سنگی متورق افزایش داده به همین نسبت از واردات کاسته است

دولت هم حی حرف می زند چنان خواهیم کرد چنان خواهد شد هیچ خبری نیست

باید رفت خاکهای مزار  سرداران شهید جنگ را کنار زد و گفت شما چکار گردید که شد

اگر امثال شهید تهرانی مقدم می رفتند درب هر کشور خارج التماس می کردند آیا به ما تکنولوژی ساخت نحوه تولید نحوه شلیک موشک می دادند به خدا نه؟

اگر دست روی دست می گذاشتند آمروز چه وضعی داشتیم مانند زمان صدام حسین باید می رفتیم 

این کشور آن کشور بقول آقای ظریف حتی یک کشور حاضر نمی شد حتی یک موشک به ما بدهد

امروز هم همین داستان است قرن آینده به کسی نان مجانی نخواهند داد

هر ملتی که کار کرد نان از قبل مغز و بازوی خویش می خورد و گر نه هیچ ؟

صد سال آینده برای ایران شش هزار ساله بسیار حیاتی است 

سرزمینی خشک آب و نفت و سرمایه های انسانی و مالی اش از بین رفته است

( شش میلیون ایرانی متخصص با سرمایه ظرف چهل سال گذشته از کشور خارج شده اند)

تمام آنچه بنام رشد و توسعه در سی سال گذشته تبلیغ شده و میشود در واقع هیچ است

ما مانند زمان صفویه و قاجار فرش و خشکبار صادر می کنیم به مفت

فروشنده مواد خام (معدن و نفت) هستیم به قیمت بسیار پایین

نیروی انسانی تحصیل کرده را مجانی به آمریکا و اروپا صادر می کنیم

یک پاکستانی یا مصری یا هندی در خارج کشور کار می کند سالانه مقدار زیادی ارز به کشورش  می فرستد اما ایرانی وقتی در خارج مستقر شد تمام بندهای فامیلی و حتی پدر مادری قطع می کند

روزگار ما در صورت عدم تغییرات (سریع و انقلابی ) بسیار بدتر خواهد شد

من یک توصیه ای به مسئولین کشور دارم حداقل راه را برای مردم باز کنید

یک منطقه فرض کنید می خواهید بدهید دست خارجی ها

بدهید دست ایرانی ها بگویید هیچ چیزی برای 30 سال آینده از شما نمی خواهیم نه مالیات نه عوارض نه ........... بروید آن منطقه را آباد کنید       

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (قربانی می شود پای منافع عده ای خاص )

دوشنبه بیست و هشتم 3 1397

هشت سال پیش متوجه باخت عظیم اقتصادی کشور شدم لذا سخت در پی راه حل افتادم 

با توجه به اینکه در زندگی اقتصادی خودم افت خیز زیادی داشتم بعد از تحقیق بسیار به این نتایج پیشنهادی رسیدم 

در سال1393 قسمت عظیمی از این تحقیق آماده ارائه بود اما عدم همکاری روزنامه ها باعث شد نتوانم آنرا منتشر کنم

به این نتیجه رسیدم مطالب طی یک کتاب چاپ کنم

اما چاپ کتاب هم سرمایه انتشار نیاز داشت برای تدوین  و مجوز چاپ که همگی زمان بر بود

تصمیم گرفتم از طریق اشخاص مطرح و معروف کمک بگیرم تا آنها برای ارائه طرح کمکم کنند

دریغ از یک همکاری کوچک آقایان وقت همه کاری داشتند اما دریغ از یک توجه کوچک

در سال 94و 95 به دفاتر بزرگان کشور و روزنامه های کشور نامه های زیادی نوشتم دریغ از یک همکاری یا حتی یک اظهار همدردی

دولتی ها هم قاطعانه با مطرح شدن و چاپ آن در نشریات خود مخالفت می کردند

بقیه هم فکر می کردند این مطالب ممکن است نان آنها را آجر کند

از دفاتر مسئولین هم خبری نشد؟ 

اصلا" شک دارم که به اطلاع مسئولین (درجه یک نظام) رسیده باشد

گویا مسئول دفتر ها بازار گرمی دارند

حتی برای یکی از کانال های تلویزیون و رادیو هم تلاش کردم  ابتدا استقبال شد اما ظاهرا حضور در برنامه های آنها هم نیاز به پارتی و معرف دارد

روزنامه ها هم فقط تریبون هم حزبی ها شده اند غیر از خودی ها به کسی راه نمی دهند

حاضر ند هزاران فحش  بد و بیراه به رقیب بنویسند اما دو تا کلام برای منافع ملی جا نداشته باشند 

اگرچه ناگفته نماند یکی از آنها حاضر شد بصورت رپرتاژ آگهی چاپ کند 

که با اعتراض من روبرو شد به ایشان گفتم مطرح کردن این مطالب نه تنها سودی برای من ندارد

احتمالا مرا دچار مشکلات بیشتری خواهد کرد اما منافع ملی حکم می کند شما همکاری بفرمایید

ایشان فرمودند ( منافع ملی کیلویی چند است) هزینه پرسنل روی زمین مانده است

یعنی رکود و بی پولی چکار که نکرده است

حالا اگر همین طور پیش برویم چه خواهد شد

حتما همه چیز فروشی خواهد بود حتی منافع ملی؟ (در واقع  پای بی پولی قربانی شود)

از ابتدای سال 96 با پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم گرفتم بصورت وبلاگ این مطالب منتشر کنم

اما تایپ کردن انگشتی من و خلاصه کردن مطالب باعث شده انتظار مورد نظرم حاصل نشود


اما از خوانندگان و عزیزانی که با مطرح شدن موافق هستند به این مطالب دسترسی پیدا کرده اند 

درخواست همکاری جهت معرفی مطالب به دوستان و دیگران دارم تا شاید این تابو دولتی روزنامه ای

جناحی  مخالف مطرح شدن این مطالب شکسته شود ( عده ای سخت مخالف انتشار آن هستند

اگرچه بهانه های واهی نظیر توقع مردم بالا می رود و در جامعه بحث و....زیاد میشود)

اما واقعیت در این نکته خلاصه می شود اینان به مردم میگویند نیست نمی شود  سرمایه نداریم 

همه راه حل ها را آزمایش کرده ایم ...... ما خود آخر خط ایم ( اما در واقع )

می خواهند وضع به روال گذشته باشد تا همچنان ماهی برای خودشان صید کنند؟

به نوعی حاضر نیستند مساوات همگان در دریافت تسهیلات و امتیاز های عطا شده بپذیرند

(تمام خاصیت این راهبرد نجات اینست که همگان را در دریافت امکانات و تسهیلات مساوی می بیند) 

آنچه به نظرم می آید این مطالب بسیار برای کل مردم ایران مفید مثمر ثمر و راه گشا می باشد

حتی اگر یکی از پیشنهادها اجرایی شود منافع عظیمی برای آحاد مردم ایران دارد 

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 20 ) شایسته سالاری ابزار بقا

دوشنبه بیست و هشتم 3 1397

تمام آنچه تاکنون برای نجات اقتصاد ایران پیشنهاد داده ام صفحات کتابی است که شیرازه و جلد آن

شایسته گزینی و شایسته داری و شایسته خواهی است

بدون شایستگان همه آنها ورق پاره های هستند بر آّب جاری و فشار زمانه و باطل به نا کجا آباد 

می بردشان

آنچه تاکنون انجام داده ایم در گزینش ها مایع شرمندگی و خسران است 

ما را چه شده ؟ حتی گزینش اهل باطل آمریکا اروپا ( ایران قبل از انقلاب) بسیار منطقی تر و بهتر از جمهوری اسلامی بوده است

با اطمینان کامل می گوییم آنان با تکیه بر تخصص و نشانه های خودشان انسانهای مناسب تری برای ادامه کار شان انتخاب می کنند 

آنها حداقل به تخصص و ظاهر خودشان پایبند هستند

30 سال گزینش گذشته جمهوری اسلامی نگاه کنید چند درصد گزینشها درست بوده است

با وجودیکه در قرآن و نهج البلاغه بیش از شصت مبنا و معیار جهت شایسته گزینی اعلام شده است ما یک دهم آن را هم رعایت نکردیم

نتیجه این شده است 

بیش از سی هزار مسئول درج 2و3 جمهوری اسلامی کفایت لازم را نداشته اند 

یا خود دست به اختلاس و سوءاستفاده از اموال عمومی آلوده بودند 

یا زیردستان و خویشان آنها امروز اغلب مسئولین گذشته از ثروتمند ترین مردم ایران هستند 

در حالیکه قبل از انتصاب اغلب فقیر یا زندگی معمولی داشته اند 

حالا اموال هیچ امانتهای سپرده به دستشان به کج راهه افتاده اکثرا به مثال دیوار کج نهاد معمار 

تا ثریا می رود کج شده است

به لغات قرآنی توجه کنیم در جریان یوسف (ع) "حفیط" "علیم"

در جریان طالوت (ع) بسط فی العلم و الجسم

در جریان موسی (ع) قوی امین 

در نهج البلاغه علی (ع) تواناترین داناترین با تجربه ترین پاک ترین با خانواده ترین با تقواترین

                              با سابقه ترین در ایمان چه اینان اخلاق بهتری دارند خانواده پاک تری دارند

                              کم طمع تر و در سنجش عواقب کار بینا ترند

همین شش و هفت مورد رعایت کرده بودیم چه کارها که شده بود

و چه کج روی ها که انجام نشده بود

من خود مدت یازده سال در این سیستم کار کردم اصلا برای شخص شایسته ارزشی قائل نیستیم   به مویزی او را می فروشند و می فروشیم

غافل از اینکه فروش شایسته ها یعنی حراج موازین اسلام بر باد دادن همه معیارها 

یعنی چراغ سبز دادن به اراذل و اوباش اگر حمله فکری (آبروی اشخاص ترور ) کنید ما شایسته هایمان را برکنار می کنیم

( چقدر هجمه بر علیه شهید بهشتی انجام شد ؟ امام خمینی یک  قدم عقب ننشست هیچ ایشان به مقام بالاتر ی گماشت)

ما یک مبارزه طولانی با کفر فقر عصیان و جهل طاغوت داریم درست نیست که شیفتگان کفر و طاغوت بر مسئولیتها بگماریم

سخن این نیست که از تحصیل کرده گان در اروپا و آمریکا استفاده نکنیم صحبت اینست که از معتقدین به غرب استفاده نکنیم انان که قبله آرزو و آمل آنها غرب است استفاده نکنیم

وگرنه من خود به این جمله ارسطو اعتقاد دارم ( برای رد فلسفه نیز باید فیلسوف بود)

یعنی کسی که به اقتصاد غربی اعتقاد ندارد باید آن اقتصاد را بخوبی بشناسد

اکنون یک نهضت شایسته سالاری برپا کنیم اشخاص از هر جناح و هر گروهی باشند در صورت داشتن معیار و ضوابط قرآنی بکار بگیریم

در تمام گزینه ها چه در قرآن چه در نهج البلاغه 

دانایی دانش علم یکی از دو گزینه اصلی است

آنجا که طالوت برگزیده می شود بسط فی العلم بسیار مهم است چون به جنگ می رود گزینه اول است

آنجا که حضرت یوسف خود را پیشنهاد می دهد اول صفت حفیظ بعد صفت علیم بکار می برد

در جاهای که پول زیاد و امانتهای زیادی است باید حفیظ بودن گزینه اول باشد(امانت داری )

ببینیم ما در چهل سال گذشته چه کرده ایم چقدر مسئولین حفیظ بوده اند

مایع شرمندگی است خجلت می کشم آمار اعلام کنم

اینقدر که منتصب ین بالا کشیده اند دزدها و مسئولین زمان شاه نبرده اند

1-این یک قانون باید باشد هر مسئول نباید وضع مالی خود و بستگانش افزایش غیر عادی داشته باشد

2-هیچ کدام از بستگانش نمی تواند در محل مسئولیتش بکار گرفته  یا استخدام کند

3- با یک نظارت مستمر باید افراد منتصب شده را هر سال ارزیابی و تایید کنیم یا برکنار

4- تحصیلات مربوط ( بالاترین تخصص) و تقوا اولویت بر هر وابستگی باشد

5- بکار گیری افراد متملق و چابلوس بشدت خودداری و ممنوع گردد ( طاعون اداری)

6- توانایی جسمی و استواری در کار مبنای رشد و بالاتر رفتن اشخاص باشد نه سن و وابستگی

کسانی که شخصیت ناپخته و ضعیف دارند مناسب کارهای انقلابی و تغییرات نیستند

7- هر شش ماه در سازمان مربوطه فرم ارزیابی مسئولین (الزامی برای تمام کارمندان ) توزیع و پس از پر شدن جمع آوری و بررسی گردد

اکنون بیش از هر زمان دیگری بقا و حفظ ما به شایسته سالاری وابسته شده است    


(0) نظر
X