automn

راهبرد نجات اقتصاد ايران

automnRight
social
about درباره وبلاگ
# موضوعات
#

راهبرد نجات اقتصاد ايران

راهبرد نجات اقتصاد ایران (31) چرا تغییرات به سمت بهبود نداریم؟

سه شنبه پنجم 4 1397

با توجه به اینکه در خواست برای تغییرات اقتصادی و رفع رکود و موانع توسعه به یک درخواست عمومی 

تبدیل شده است ؟

و با توجه به درخواستهای مکرر رهبری برای توجه و تغییر  در سیاستهای اقتصادی پس چرا هیچ تغییر و 

موفقیت اقتصادی نداشتیم هیچ پس رفت هم حاصل شده است؟

سکان اقتصادی کشور دست کیست؟

این کشتی با فرمان چه کسی حرکت می کند؟

چرا در تحرک اقتصادی کشور فلج کامل است

آیا از بالا فرمان اقدام و عمل نمی رسد؟

در حالیکه رهبری برای ششمین سال است در این زمینه هشدار می دهد 

و با درخواست و انتخاب شعار سال ( تولید ملی  اقدام و عمل) بارها دستور خود را تکرار کرده اند

پس مشکل کجاست؟

مشکل در سیستم عصبی ما است مغز فرمان صادر کرده است

اما سیستم عصبی فرمان را منتقل نمی کند؟

یعنی فرمان صادر شده در راه رسیدن به دست و پای نظام اقتصادی کشور مصادره شده است

لذا شاهد نوعی فلج هستیم ؟

مغز دستور حرکت صادر کرده است اما سیستم عصبی فرمان به دست و پا نرسانده است؟

چه شده مرتب تقاضای تحرک داده می شود اما دریغ از یک متر حرکت ؟

این وزیر و معاونین و دایره مدیران ارشد نظام مرتب دستور رهبری تکرار می کنند.

اما دریغ از یک راه حل اجرای که بخشنامه شده باشد

بیش از هزاران مشکل در راه رفع موانع تولید و کار کسب وجود دارد 

نه تنها یکی از آنها برداشته نشده است بلکه هر سال بر تعداد آنها افزوده می شود

به یاد داشته باشیم این سیستم عصبی از وزیر تا مدیران درجه 3 کشور از تحصیل کرده های

سیستم های غربی هستند؟

در دانشگاه درس خوانده اند هیچ تچربه عملیاتی در کار نداشته اند

مانند ارتشبد یا سرتیپ یا سرهنگی که اصلا جنگ ندیده حتی تجربه رزمایش چنگی هم نداشته است چگونه می تواند بصورت کاربردی دستور حمله و جنگ به سرباز بدهد؟

این فرمانده اقتصادی کشور نه خودش کارکرده نه دیده است نه رزمایش شرکت کرده

خوب این بدرد این کار نمی خورد ولو فوق تخصص اقتصاد توسعه هم داشته باشد

در عمل هم هیچ کاری نمی تواند بکند ؟

تمام فرمانها و درخواستهای او هم طناب و دست اندازی می شود برای کار کسب تولید.

بخصوص اینکه اکثر آقایان با دورهای تحصیل حین کار مدرک گرفته اند.

درک او از کار از مشکلات همان حروف روی کاغذ و جزوه های دانشکده است ( بخصوص سهمیه ها)

حالا این مراتب فرماندهی از وزیر تا مدیر اجرای شهرستان همگی مرخص از عمل و تجربه کاری و بقول سربازها فرمانده رزم شبانه مرخص است ( شوت است)

با اولین شلیک و صدای انفجار از ترس در اتاق فرماندهی قایم شده است

خوب این فرمانده رزم شبانه حتی مانور و رزمایش هم نمی تواند بر گذار کند چگونه می خواهد در میدان جنگ رهبری گروهی را به عهده داشته باشد؟

اینجاست که فرمان و در خواست عمومی برای توسعه و تحرک اقتصادی ابتر می شود 

و هیچ تغییری حاصل نمی شود 

توجه داشته باشید اگر غیر از این باشد مفهومش اینست که خیانتی بزرگ انجام شده 

( همانند فرمانده هان صدام حسین که خود را به آمریکا فروخته بودند و دستور حمله صادر نمی کردند

و می گفتند از بالا دستور حمله نرسیده است)     

برای حل این مشکل دو راهبرد داریم یا تمام مدیران و وزیران اقتصادی از تجربه دیده های کف بازار و تولید انتخاب کنیم ( بقول یک راننده تاکسی من از شهردار به خیابانها و چاله و چوله های شهر مسلط ترم )

یا اینکه طبق روشهای که در این 31 قسمت ( راهبرد نجات اقتصاد ایران ) توضیح دادم عمل کنیم.

و گرنه همچنان درجا خواهیم زد؟

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 30 ) تغییر نگرش شخصی و ملی

دوشنبه چهارم 4 1397

ما از عجیبترین مخلوقات خدا هستیم ( ما ایرانی ها)

مانند فقیر ترین مردم دنیا در آمد داریم  مانند بی تحرک ترین مردم دنیا تلاش می کنیم

اما مانند ثروتمند ترین مردم دنیا مصرف می کنیم غذا و آب و بنزین و سوخت و وقت با اسراف زیاد

تلف می کنیم به همدیگر فخر می فروشیم برای همین اسراف کردنها

گناه می کنیم در حد گناهان کبیره بعد هم به هم فخر می فروشیم به پرهیزکاری و پاکدامنی 

اسراف گناه خیانت کم کاری همه را می بینیم غیر از خودمان ؟

بقول یکی از اساتید ما (ما عکس و وارونه هر چیزی هستیم ما عکس خوبی هستیم ما عکس جود و بخشش هستیم راست ها را دروغ و دروغ ها را راست می دانیم  وقتی می گوییم می خواهیم یعنی نمی خواهیم وقتی می گوییم نمی خواهیم یعنی می خواهیم)

حالا به آمار نگاه کنیم بیشترین مصرف سرانه آّب سوخت غذا لوازم آرایش کاغذ ..........در دنیا داریم

در آمد ما در رتبه پایین ترین ها است ادعا ما در رتبه بالاترین ها است  درک ما در رده پاینترین ها است

مردمی مغرور زیاد حرف می زنیم کم عمل می کنیم از تنبل ترین انسانهای روی زمین هستیم؟

تازه هر کس که بیشتر این عیوب دارد بیشتر عزیز می شود بیشتر سمت می گیرد در نتیجه روسای ما آینه همه چیز هستند الا .........

نتیجه این اخلاق و تفکر ما شده است ایران امروز 

اگر اکنون بخود بیایم و تغییر نگرش ندهیم فقط خدا می داند آینده ما چه خواهد شد؟

باید تغییر نگرش بدهیم در هرچیزی در حرف زدن در فکر کردن در کار کردن

یعنی خود "خراب شده امان" را درست کنیم غیر از این راهی نیست

جامعه ما وقتی راست می شود که تک تک افراد ان درست شده باشند

حالا بیایید تک تک افراد روی خودمان کار کنیم بعد ببینید چه نتایج شگفت انگیزی بدست می آید و

حتی یک نفر بله یک نفر 

"ای ایمان آورده ها بیایید دو باره ایمان بیاورید" 

حالا نگاه کنید به اسراف های جمعی ما 

هر سال هزاران کیلو بذر چمن آمریکایی یا اسرائیلی وارد می کنیم به نرخ گران کیلویی صد هزار تومان و بالاتر 

بعد بیش از صد هزار هکتار زمین شهرداری ها به زیر کشت چمن می برند و با آب گران تر از جان و دویست هزار نفر باغبان ( حداقل نیروی انسانی مورد نیاز هر هکتار دو نفر بعضی شهر ها نه نفر در هکتار کار می کنند) ان را آبیاری می کنیم بعد هم کمی بلند که شد درو می کنیم و بیرون می ریزیم

چون چمن تلخ است هیچ حیوان و جانور ی آنرا نمی خورد

حالا اگر به جای چمن یونجه کاشته بودیم ( یا بکاریم ) تمام کمبود علوفه کشور تامین شده بود هیچ می شد چند هزار دام جدید راهم پرورش داد و عجیب اینجاست که شهرداری ها با فروش یونجه خشک شده می توانند به منابع مالی زیادی دسترسی پیدا کنند

بجای گلهای بی خاصیت از گل های (سیب زمینی فرنگی ) و بسیاری از گیاهان دارویی و بوته های بار ده می توان در فضای سبز کشور استفاده کرد

بجای آرد سفید از آرد سبوس دار هم حجم تولید کشور در تولید آرد بالا می رود هم بسیاری از بیماری ها کاسته می شود این آرد دولتی عرضه شده باشد هر کس آرد سفید خواست ببرد آنرا دوباره الک کند

همین طور شکر قهو ه ای هم ضامن سلامت است هم بیماری قند به نصف کاهش پیدا می کند

همین طور روغن نباتی فقط روغن خالص بدون پالم عرضه شود اصلا" چه لزومی به واردات پالم است

کدام قانون کدام مرجع پزشکی ورود آنرا لازم و ضروری می داند غیر از سو استفاده گران

کارخانه های شبر پاستوریزه باید شیره تازه و طبیعی مصرف کنند

ورود شیر خشک و روغن پالم در این کارخانه ها جرم تلقی شود

کشوری که مازاد تولید شیر تازه دارد چرا باید سالیانه صدها هزار تن شیر خشک هندی چینی و درجه دو وارد کند

یک کامیون شیر تازه به داخل کارخانه شیر پاستوریزه می رود ده تا کامیون بطری شیر تازه از آن خارج می شود ؟

همانند کارخانه آبلیمو یک وانت لیمو تازه می رود داخل کارخانه ده تا کامیونت آبلیمو خارج می شود؟

وقت آن رسیده فکر کار و نگرش خود را از بیخ بن عوض کنیم

اگر این کار با اختیار و تفکر سالم انجام دادیم دادیم و گرنه 

تحت ظلم فقر و زور و بدبختی با چوب روزگار خواهیم کرد    

و گرنه نابود خواهیم شد ( ایرانی باقی نخواهد ماند )

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران ( 29 ) خروج اقتصاد از دولت و ملحق شدن به فرماندهی کل قوا

يکشنبه سوم 4 1397

بر هر انسان تحصیل کرده امروز مشخص و مبین است که جنگ اقتصادی ویرانگر تر با تلفات انسانی بیشتر و نتایج وحشتناکتر از جنگ نظامی متعارف و حتی غیر متعارف است

امروز دشمن با توسل به حربه های سیاسی و اقتصادی ( تحریم ) می تواند خسارتی بالاتر از جنگهای

متعارف به ما وارد کند

نگاهی به تعریف جنگ از دید ژنرال کارل فون کلاوزویتس (نظریه پرداز و فرمانده پروسی) می گوید جنگ عملی مبتنی بر زور است تا دشمن را مجبور به انجام خواسته مان کنیم

بین این تعریف از جنگ و تعریف از جنگ اقتصادی هیچ تفاوتی وجود ندارد؟

در واقع هر دو یک منظور دنبال می کنند؟

هر دو برای از پای در آوردن دشمن طراحی شده اند

خوب اکنون که چنین است چرا باید فرماندهی قوای اقتصادی کشور همانند قوای نظامی کشور بصورت متمرکز و موثر در دست فرماندهی کل قوا ( رهبری ) قرار نگیرد

حداقل تا زمانی که جنگ اقتصادی و تحریم در کار است این اقتصاد کشور باید در دست یک فرماندهی متمرکز و قدرتمند قرار گیرد

چرا چنین پیشنهادی اکنون باید عملی گردد.

به دلایل زیر 

1- سیستم و چهار چوب فعلی اقتصاد کشور ( وزارت اقتصاد دارایی / صنعت تجارت  معدن ) هماهنگ و مثمر ثمر نیستند هر سازمان یک سازی می زند

2- سیستم اقتصادی فعلی به اقتصاد مقاومتی عقیده ندارد ( به تبع عملی برای به سامان رسیدن آن انجام نمی دهد

3- وزیران مربوطه هر کدام یک نوع برداشت نوعا" لیبرالی دارند اصلا" قائل به جنگ اقتصادی نیستند

به تبع با چنین وزیرانی ما هم اکنون شکست خورده ایم ( جنگ شروع نکرده شکست قبول کرده ایم)

4- نگاهی به ادبیات دولت مردان در هشت سال گذشته نشان از 

عدم درک وضعیت وخیم اقتصادی

عدم درک مشکلات اقتصادی

تملق گویی

به قول دکتر بروجردی " اغراق گزاف گویی ریاکاری برخورد شعاری " عکس العمل کسانی است که باید به اقتصاد مقاومتی جامعه عمل بپوشانند

در واقع الحاق چهار وزارتخانه اقتصاد تجارت صنعت معدن به رهبری

خوب در این وضعیت خطیر بهتر است بسرعت این چند وزارتخانه از دولت جدا به نیروهای مسلح کشور تحت فرماندهی مقام معظم رهبری اضافه شوند تا پایان چنگ اقتصادی

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (28) چهار چوب و خلاصه راهبرد نجات

شنبه دوم 4 1397

بعد از 27 قسمت پیشنهاد و طرح جهت نجات اقتصاد ایران هنوز سوالاتی می رسد 

که نشان دارد خوانندگان از کلیات و نحو کار این راهبرد اطلاع کافی ندارند 

لذا بر آن شدم یک تصویر کلی از آنچه عرضه شده بصورت خلاصه در این بخش مطرح کنم 

بعد از آنکه توضیح دادیم وضعت اقتصادی بسیار نامناسب است و دشمن بسیار پیشرفت کرده

ما یک طرح برای مقابله با پیشروی دشمن در اقتصاد طراحی و اعلام کردیم 

به این شکل که ما از دست زدن به ترکیب فعلی اقتصاد و خاکریز های موجود خودداری میکنیم

یعنی همه سازمانها و ادارات فعلا" کار خود را ادامه دهند ( حداقل برای سه سال آینده)

ما با یک گروه جدید و یک سازمان انقلابی به شکل شبیخون از پشت به این رکود و تحریم اقتصادی حمله 

کنیم ( در واقع جبهه جدیدی بر علیه دشمن باز می کنیم بدون اینکه به سازمان و چهار چوب فعلی اقتصاد دست بزنیم )

تمام امتیاز طرح اینست که زندگی و اقتصاد فعلی را دچار دگر گونی و توقف نمی کند

اگر طرح موفق باشد در آینده نزدیک زندگی اقتصادی کل مردم بهتر شده و ارتقا می یابد بخصوص کسانی که در این فعالیت (شبیخون اقتصادی ) شرکت کرده اند

بعد می توان با استفاده از این تجربیات جدید آرام آرام اقتصاد فعلی را جراحی کرد و گردش

منظم و مورد استفاده را به کل اقتصاد بر گرداند.

در واقع امروز ما نه بانکی را می ندیم نه اداره ای متوقف می کنیم نه کسب و کارخانه ای را 

تمام شرکتها و سازمان اقتصادی می توانند به حیات خود ادامه دهند 

و در آینده هم خود را با شرایط جدید وفق دهند 

هر سازمان و نیروی جدید از افراد بیکار و سازماندهی جدید تشکیل خواهد شد

و این بزرگترین امتیاز طرح است

(0) نظر

راهبرد نجات اقتصاد ایران (27) چرا باید جامعه مدرسین قم به پا خیزد

جمعه اول 4 1397

چون جامعه اسلامی ایران مورد تهاجم اقتصادی قرار گرفته است

در جریان تهاجم جنگی بر  علمای اسلامی فرض است که حکم جهاد دهند و از کیان جامعه اسلامی دفاع و جهاد را واجب اعلام کنند

اکنون دشمنان اسلام با تکیه بر اهرمهای اقتصادی یک تهاجم اقتصادی تمام قد علیه کیان اسلام و جبهه مقاومت به منظور شکست دادن ما ترتیب داده اند 

این تهاجم از جنگ زمینی و جنگ هوایی و حتی جنگ اتمی تلفات بیشتری دارد

حداقل انسانهای که ظرف پنج سال گذشته باید به دنیا می آمدند وبر اثر ناتوانی اقتصادی به دنیا نیامده اند فقط در ایران 2 میلیون نفر می باشد 

حالا آمار تلف شدگان از فقر بیشتر از این است 

آمار جوانمرگ شده ها + آمار معتادین + آمار طلاق ها + آمار شرکتهای تولیدی از بین رفته + انسانهای معالجه نشده + 12 میلیون حاشیه نشین + 11 میلیون تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی + جامعه بیکار کشور 12/5 میلیون نفر 

اینها حداقل تلفات از جنگ اقتصادی است در صورت ادامه جنگ و دست روی دست گذاشتن 

همه این آمار به دو برابر افزایش خواهد یافت 
آیا وقت آن نرسیده است جامعه مدرسین قم حکم جهاد اقتصادی بدهد؟ 

 و

یا دخالت فعال در این جبهه کند

اگر فردای قیامت پیامبر (ع) از شما سوال کند چرا حکم جهاد ندادید ؟

چه پاسخی دارید 

هر عالم شیعی بقدر علم و همت خویش در این زمینه باید جهاد کند 

وگرنه .....................

فردا دیر است اکنون نیازمند حضور شما هستیم  

(0) نظر
X